داستان یک زندگی امروزی به قلم وبلاگ نویس کهگیلویه و بویراحمدی

به گزارش آفتاب جنوب، به نقل از سایت حرف ناب، در زمان های خیلی جدید یه زوج خوشبخت پس از کلی تحقیق از دوستان و آشنایان و همسایه های دور و آشنا و حتی بقال سر کوچه و اطمینان از آخرین قیمت سکه ، مسکن و لوازم الکترونیکی تصمیم گرفتند از پدیده فوق جدید تک فرزندی عقب نیفتند .

نام بچه رفت تنگ شناسنامه و یه گوشه کز کرد و نشست تا یادگاری باشد برای آنهایی که سالها شناسنامه های خیلی پری داشتند و با اون فخر می فروختند . چون این جور شناسنامه الان جدیدتره و مد شده .

رفتن نام بچه در شناسنامه همانا و تلاش پدر و مادر همانا ...

حتما می پرسید چرا ؟

ازاونجایی که قوانین خیلی ویژه ای برای این پدیده نو ظهور گذاشته شده ، پدر ومادر باید کمر همت ببندند تا چیزی برای قند عسل کم نزارن و در ادامه دلیلش هم گفته می شود .

عمده ترین دلیلش اینکه چون برای انجام اینگونه تحقیقات همه اهل محل و همسایه و دوستان و .....دخیلند.

چشم های زیادی برای طی مراحل مختلف این ماراتون دوخته می شود .

خوب رقابت است و باید عادلانه قضاوت کرد ، اینم دلیلش .....

پایان دوره طفولیت همانا و شروع کلاس های فوق تیز هوشان و این گلیسی و اون گلیسی هم همانا، , قند عسل هنوز تلفظ صحیح مامان بابا رو یاد نگرفته مامی وددی جایگزین گردیدند و پدر و مادر هم قند در دلشان آب شده که پسرمان خارجکی شده است .'

گفته شد که تک فرزندی و زندگی مدرن دارای قوانین ویژه ایه که اشاره آنها خالی از لطف نیست و چند موردش در ادامه آمده است :

یکی از این قوانین، فراهم آوردن فول امکاناته و مهم نیست بچه چند سالشه مهم اینکه اتاقش باید شامل کلیه وسایل مورد نیاز و غیر مورد نیاز و بدون هیچ گونه نیازی که از بدو تولد تا بیست سالگیه بچه رو در بر می گیره باشه و از اونجایی که همه می دونن قیمت ها با شیب ملایم در حال اوج گیریه ، پدر مجبوره سه شیفت کار کنه و مادر هم مجبوره سه شیفت نظاره کنه تا نکنه خدای نکرده چیزی در خونه دوستان و آشنایان اضافه شده باشه و کودک دلبند آنها از آن مورد عقب بیفته و گاهی دیده شده انقدر میزان ریخت و پاش زیاد است که بچه یادش میره قراره واقعا با چه چیز بازی کنه .

دنیای مدرنه دیگه !! .....حرفی هست ..... ؟؟اگه نه می ریم مورد بعدی

مورد دیگه که یکی از الزامات این پدیده مدرنه چون پدر و مادر خیلی میزان کلاسشون بالاست و اصن وقت ندارن تا با بچشون باشن ، بچه رو از سر صبح تا آخر شب در کلاس های مختلف میزارن و بچه انقدر کلاس میره که دیگه کلاسی وجود نداشته باشه

البته این کار دو خاصیت عمده داره اول اینکه مسئولین خلاق می شن و به فکر برگزاری کلاس های جدید تر می افتن و دوم اینکه مامی با خیال آسوده به برنامه های شخصی خودش میرسه و طبق آخرین آمار مادر جان الان مشغول گذران کلاس چیدمان انار در ظرف کج می باشد که جز آخرین کلاس های عرضه شده است . و سوم اینکه جیب پدر حسابی خالی میشه و چون به فکر درآمده دیگه از بیکاری خسته نمیشه و افسردگی نمی گیره البته موارد دیگه ای هم هست که به خاطر کمبود وقت صرف نظر می کنیم .

ناب ترین مورد که خیلی دوستش می دارم اینکه نام بچه انقدر تنگ این شناسنامه خاک میخوره و میمونه که در مواردی دیده شده تبدیل به ذات الریه شده است . در این مورد اصلا مهم نیست که بچه دلش هم بازی می خواد یا نه .... خواهر برادر می خواد یا نه ....

مهم اینکه که دوستان محترم ما در بیرون از مرزها به این فکر هستند و کار رو آسون می کنن . و پدر و مادر محترم با خرید یک وسیله الکترونیکی مثل تبلت ، لب تاب ، X BOX و .... به مناسبت تولد قند عسل همه تنهایی او رو پر می کنن و خیالشون هم راحته که عزیر دلشون بیرون از خونه نمیره که خدایی نکرده حرف بد یاد بگیره و با خیال راحت در خونه نشسته و هرچی یاد می گیره از داخل اینترنه و کلی افتخار که بچه ما .... سالشه و اینترنتو فوله

و از اونجایی که بازم دوستان ما در کشورهای خارجکی خیلی به فکر ما هستن یه سری مدال هم تعبیه کردن که در آینده تقدیم رکورداران این عرصه خواهد شد .(فقط جهت اطلاع)

سالها با شیب خیلی خیلی ملایم در حال گذشتنه و تا اونجایی که ما خبر داریم قند عسل در حال بزرگ شدن ، درسها رو هم در مدرسه فوق فوق انتفاعی داره به پایان می رسونه که اینم جز اصول اصلی در زمان شیوع پدیده تک فرزندیه ، مدارس فوق فوق انتفاعی رو میگم . خوب الان زمان اینکه چشم فک و فامیلی که 18 الی 20 ساله چشم انتظارن از کاسه در بیاد ، که اینم به لطف بابا و مسئولین آموزشی چیز محالی نیست دانشگاه رو میگم . بله رشته مورد علاقه قند عسل که از بچگی بهش فکر می کرد چیزی نیست جز کاشت گیاهان دریایی در کویر لوت ، یعنی شما مطمئن باشید هیچ رشته دیگه ای دوست نداشته . در یکی از دانشگاه های فوق دوردست ، خوب دیگه دانشگاه رفتن زحمت داره الکی که نیست .

تا اینجا همه چیز خوب بوده و آب تو دل کسی تکون نخورده . و ملالی نیست جز دوری دوستان . آره دیگه مامی و ددی که در حال پیر شدن هستن و قند عسل در اوج جوانی ، خوب اصن درست نیست با این همه تجربه و تلاش زحمات تک فرزند خونه حیف بشه و خدایی نکرده افسردگی بگیره و این مشکل هم به لطف که نه دیگه مجبوره انجام بده و گرنه خودکشی میکنم توسط بابا در حال انجامه ...

اون چیزی نیست جز اقامت در خارجستان و دیدار دوستان

چندین شکست عشقی و خوانندگی در اعماق زیر زمین ه م شغلی که دوستان در اونجا برای ایشون کنار گذاشته بودند . این یکی از اون مدال هایی که قبلا به ان اشاره شده بود. اصن این کشورها همه چیزشون تکمیله جز حمایت از کودکان همه چیز تمام در زمان شیوع تک فرزندی که الان بزرگ شدن و قراره کسی بشن اما به خاطر تلاش زیاد خانواده نمی تونن .

حالا حتما می خواهید بدونید عاقبت پدر ومادری که سالها تلاش کردند برای سوگلی خانواده و امید دیدگان مردم چی شده ؟

شرح در عکس زیر

پ . ن

البته بگم از زمان شیوع این پدیده موارد فوق زیاد دیگه ای هم گزارش شده است اما از اونجایی که همه امید من دیدگان پر مهر شماست و احتمال داده شد ادامه بحث باعث خرد شدن شیشه مانیتور توسط افرادی که بحث رو نمی پسندند و همچنین کم شدن نگاه پر مهرتان می شود . تصمیم گرفتم هر گونه برداشت از متن و ادامه آن و همچنین واکاوی انواع این گونه موارد دز زندگی شخصی خود و دوستانتان رو به خودتان واگذار کنم . شاید باورتون نشه اما دقیقا ما در زمان شیوع این پدیده هستیم و یه نگاه کنی مورد موردی که به چشم خودتان می بینید در ضمن بنده شدیدا به نظرات انتقادی و پیشنهادی شما در راستای بهتر شدن وبلاگ و مطالب آن علاقمندم و خسته شدم انقدر گفتید ، زیباست ، آفرین ، تو رو جون بقال سر کوچتون نظر بدید به دردم بخوره ، انتقاد کنید . دیگه حرفی ندارم

انتهای پیام/م